ترجمان تصویری «زمان اسطوره ای» در سینمای بیضایی
Authors
abstract
سینمای بهرام بیضایی را میتوان نوعی «ترجمان تصویری اسطوره» دانست؛ این البته ازجهتی، خود یکی از مشخصه های اصلی روایت و ادبیات (اینجا ادبیات نمایشی) مدرنیستی و پسامدرنیستی است. بیضایی در امروزی کردن اسطوره ها و برداشتی نو از آن ها، و گاه اسطوره سازی و اسطورهشکنی و نیز نزدیک کردن ساختار روایی آثارش به اسطوره اهتمام ویژه ای دارد. البته، کشف و تبیین جنبههای گوناگون شکلی و ساختاری اسطورهمانندی آثار سینمایی بیضایی بدون مراجعه به آرا و نظریههای اسطورهشناسان ساختارگرایی، مانند کلود لوی استروس ممکن نیست. در این نوشتار، با تکیه بر دیدگاه روایتشناسان و اسطورهشناسان ساختارگرا (ازجمله پراپ، برمون، تودوروف، بارت و استروس)، شکل و ساختار پرداخت زمان در چهار اثر سینمایی بیضایی: «چریکة تارا» (1357)، «مرگ یزدگرد» (1360)، «شاید وقتی دیگر» (1366) و «مسافران» (1370) با الگوی اسطورهای آن سنجیده و نشان داده شده است که در روایتگری سینمایی او، زمان به ساختار اسطورهایاش نزدیک و به بیان روشنتر، رویدادمحور، بیپایان، سنجهناپذیر، ایستا، شکسته، مقدس و آیینی می شود.
similar resources
نقش اسطوره و جنسیت (نقش زن) در سینمای بهرام بیضایی
ساختار و کارکرد اسطوره در آثار بهرام بیضایی گاه دگرگونیهایی مییابد. نمونه آن، تغییر کلیشه «قهرمان» در برخی فیلمهای او است. اسطوره قهرمان و سفر او، همواره مورد توجه اسطورهشناسان بوده است؛ براساس دیدگاه و الگوی جوزف کمبل، قهرمان مرد مراحل دهگانهای را در سفر رو به کمال خود طی میکند. اما، بیضایی با تنزل قهرمانان مرد و توجه به نقشآفرینی قهرمانان زن، به تغییر کارکردهای سنتی این اسطوره متناسب ب...
full textاسطوره و آیین در سینمای بهرام بیضایی
اسطوره با آدمی زاده شده، تغییر و تحول پیدا کرده و در پیکره ی داستان ها و حکایات و همراه با آثار هنری و ادبی تداوم یافته است. نمی توان حضور اساطیر را در فرهنگ، ادبیات و هنر، از جمله هنرهای نمایشی که از روزگار آیسخولوس، اوریپید و آریستوفانس تا سینمای روزگار ما با اسطوره پیوند استواری دارند، نادیده گرفت. نگاه ویژه به اسطوره و قدرت تخیل آن در قرن بیستم یکی از مولفه های اصلی ادبیات و هنر مدرن و پست ...
15 صفحه اولنقش اسطوره و جنسیت (نقش زن) در سینمای بهرام بیضایی
ساختار و کارکرد اسطوره در آثار بهرام بیضایی گاه دگرگونی هایی می یابد. نمونه آن، تغییر کلیشه «قهرمان» در برخی فیلم های او است. اسطوره قهرمان و سفر او، همواره مورد توجه اسطوره شناسان بوده است؛ براساس دیدگاه و الگوی جوزف کمبل، قهرمان مرد مراحل دهگانه ای را در سفر رو به کمال خود طی می کند. اما، بیضایی با تنزل قهرمانان مرد و توجه به نقش آفرینی قهرمانان زن، به تغییر کارکردهای سنتی این اسطوره متناسب ب...
full textبازآفرینی آیین با تعلیق زمان، مکان و شخصیت در سینمای بهرام بیضایی
بسیاری از نویسندگان و هنرمندان معاصر با به کارگیری اسطوره و آیین برآن بودهاند تا ذهن مغشوش انسان امروز که در دنیای مدرن گرفتارست را به آرامش روزگار انسان نخستین بازگردانند و او را بار دیگر در فرهنگ فراموششدهاش غرقه کنند. سینمای بیضایی بهترین نمونة بازتاب فرهنگ و رسوم در عرصة ادبیات و هنر است چرا که با اسطوره و آیین پیوندی ناگسستنی دارد. اجرای آیینِ هزارههای کهن در سینمای بیضایی به کمک ...
full textاسطوره هوشنگشاه در قالیهای تصویری دوره قاجاریه
Since 13th century (A.H.), we have been encountering the so-called pictorial rugs in Iran. These rugs have their own styles and sizes and reflect two major points: first, a kind of change in fabrication and consumption taste and second, the influence of other types of art and social reformations. Iranian pictorial rugs artists have designed and woven these rugs using themes such as ancient or c...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
فصلنامه نقد ادبیPublisher: دانشگاه تربیت مدرس
ISSN 1735-000X
volume 7
issue 25 2014
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023